تهرانیها در دوره قاجار بربریخور شدند | زادگاه نان بربری کجاست؟ روسیه، عثمانی یا افغانستان؟
تاریخ انتشار: ۷ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۴۵۹۴۱۱
همشهری آنلاین - بهاره خسروی : همین نان بربری که خوردن آن با پنیر و گوجه خیار یا املت لذت طعم و مزه غذا را چند برابر میکند، درباره باز شدن پایش به پایتخت قاجاریها و جای گرفتنش در سفرههای غذایی داستانهای جالبی نقل شده است.
قلاچ؛ دستاورد جنگهای ایران عثمانیاین روزها با حمله روسیه به اوکراین موضوع جنگ و تامین آذوقه های غذایی حسابی داغ است؛ باید بگوییم در بعضی روایتها پخت نان بربری را به جنگهای ایران و عثمانی نسبت میدهند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به قول دایی جان ناپلئون مرحوم ایرج پزشکزاد ، کار، کار روسها است. در دومین روایت ورود نان بربری به ایران این طور آمده که بعد از انقلاب اکتبرسال1917 میلادی روسیه ایرانیان و مهاجرانی که از شهر باکو به ایران برگشتند، روش طبخ و ساخت تنور نان بربری را همراشان به ایران آوردند و این نان ابتدا در شهرهای شمالی و بعدها بیشتر اهالی زنجان به پخت نان بربری روی آوردند.
افغانستانیها و نانوایی پشت عمارت مسعودیهاما ماجرای ورود نان بربری تا نشستن در سفره های اهالی پایتخت نشین ماجراها و روایت های جالب تری هم وجود دارد. گویا همه همسایه های خارجی ایران هرکدام در طبخ این نان دستی بر آتش داشتند.بعد از همسایه های شمالی روس ها و عثمانی حالا نوبت به رد پای همسایه های شرقی ما افغانها می رسد. در روایت سوم برای ورود نان بربری آمده که «گروهی از مهاجران افغان در سالهای 1269 تا 1279 شمسی از« بربرستان» یا « هزارهجات» به شرق ایران کوچ کردند و میان ایرانیها به «بربری » معروف شدند.در واقع آنها نان بربری را که «پنجهکَش» میگویند، به ایرانیان معرفی کردند که اوایل فقط خودشان و آن هم در خراسان و در تنورهای زمینی میپختند که طعمش به تلخی می زد. در واقع همین بربرها در اواخر دوره قاجار پخت نان بربری را در تهران باب کردند.
«مونس الدوله» ندیمه حرمسرای ناصرالدین شاه در کتاب خاطراتش درباره ماجرای ورود نان بربری به تهران تعریف کرده است :« پشت عمارت مسعودیه یک محله و یک تکیه بود که آنجا را سر تخت بربریها میگفتند. یک سر این محله توی خیابان اکباتان امروز - خیابان باغوحش آن روزها- و یک سرش توی خیابان چراغبرق بود. بیشتر اهل این محله «بربری» بودند و زنهاشان نان بربری میپختند و مردهاشان میفروختند.»
کد خبر 659842 برچسبها مواد غذایی هویت شهری تهرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: مواد غذایی هویت شهری تهران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۴۵۹۴۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پرمخاطب مثل «گیلدخت»
خونه همه هویت ماست. رگ و ریشه ما از میون سنگ و چوب و خشت وگل خونههامونه که سربرمیاره. هیچچیز توی عالم سختتر و تلختر ازاین نیست که دیگری خونه و کاشانهات روتصاحب کنه. جلوی چشمات جولون بده و نفسکش بطلبه واونجا رو به خاک وخون بکشه. اینطور مواقع حرجی نیست که آدم همه هست ونیست وداروندارش روبده تا خونهاش روپس بگیره و اون رو دوباره آباد کنه.»درچکیده داستان هم آمده بود: «عالم را آب ببرد، بزرگان و درباریان مملکت محروسه را خواب برده است. در این هیاهو و غوغا، آصف میرزای قاجار رویای تکیهزدن بر تختطاووس را دارد و ولایت دارالمرز گیلان را بهعنوان مقر این طرح و توطئه انتخاب میکند، بیآنکه آگاه باشد آنجا گلنار خانزاده به یاری دلدادهاش اسماعیل میرشکار قصد بر باد دادن این رویا را دارند و میخواهند طرحی نو دراندازند.» اگر بیننده سریال نبودید، با این جملات دستگیرتان شده که این قصه درباره وطن است و از تاریخ روایت میکند اما بر این حکایت چاشنی عشق و دلدادگی را هم افزوده تا فضایی دلانگیزتر به قصه دهد. همین وجه البته برگ برنده تلقی میشود، زیرا تجربه ثابت کرده، مخاطبان تلویزیون دوستدار قصههای خانوادگی با مضامین عاطفی هستند و سریالهای تاریخی که برای بالا بردن بار دراماتیک خود از این عنصر بهره بردند، موفقیت بیشتری در جذب مخاطب دارند.«گیلدخت» نیز ازهمین زمره است؛ اثری محصول مرکز فیلم و سریال معاونت برونمرزی رسانهملی که پخش آن در بهار۱۴۰۲ نیز ادامه یافت. با توجه به حیات طولانی که روی آنتن داشت و همچنین قصه گیرا و قاببندیهای چشمنواز توانست مخاطبان زیادی را با خود همراه کند تا جایی که در گزارشهای اعلامی مرکز تحقیقات صداوسیما تا تاریخ ۲۰اسفند۱۴۰۲، درمقام پربینندهترین سریال سیما در سال ۱۴۰۲ قرار گرفت. این سریال روی آنتن شبکه آیفیلم رفته تا برای مخاطبانی که از دیدن آن بازماندند، باردیگر ماجراهای گلنار در دورهای از حکومت قاجار را به نمایش درآورد و از این منظر، نگاهی هم به زیست اجتماعی وسیاسی زنان درآن برهه تاریخی داشته باشد، زیرا همانطور که گفته شد، شخصیت اصلی قصه یک زن است.کسی که خلاف جهت آب شنا میکند وازاینکه متفاوت به نظر برسد، نمیهراسد. چوب حرف مردم و اهل خانه را میخورد اما کوتاه نمیآید. در سرای اربابی خانه دارد اما دلش در گرو رعیتزادهای شجاع است و بهای این عشق را هم میپردازد.
نوشین مجلسی - سردبیر قاب کوچک